مهربون

مهربان باش و عاشق ... این گونه دنیا جای بهتری می شود .

مهربون

مهربان باش و عاشق ... این گونه دنیا جای بهتری می شود .

زندگی خیلی قشنگه ...

امروز اینجا هوا بارونیه

نمی دونین چقد قشنگه, اصلا هوا تاریک شده اینقد که آسمون گرفته

رفتم زیر بارون

نمیدونم چرا تو این هوا دل آدما اینقد میگیره...

یاد تمام خاطرات خوب و بد زندگیت میفتی

و به همشون فکر میکنی, بعضیاشون انگار همین دیروز اتفاق افتادن, خیلی تازن, خیلی عمیقن , بعضیاشو اصلا باورت نمیشه که خودت متحمل شده باشی.

شاید مشکل ما آدما اینه که فقط و فقط تصور میکنیم این دیگران هستند که دائما باید با مشکلات دست و پنجه نرم کنن اما خیلی زود همه می بینیم که زندگی فقط و فقط تجربس.

البته تجربه های قشنگش هم کم نیست, مثه حس زیبای دوس داشتن و دوست داشته شدن. اگه همین دو تا هم تو زندگیه ما آدما باشه کافیه. اما باشه, واقعا باشه , ازته دل باشه و اون موقع  خواهیم دید که خیلی چیزای ظاهری تو زندگی ارزشش رو ازدست میده.

می بینیم که بخاطر دوست داشتن میتونیم از خودمون هم بگذریم و این خیلی زیباست.

میتونیم عاشق باشیم,  میتونیم بخندیم,  از ته دل بخندیم و گاهی,  فقط گاهی غصه هامونو فراموش کنیم.

خدا تمام این چیزارو تو قلب ما حک کرده و منتظره که بفهمیم و درک کنیم که باید برای با هم بودن تلاش کنیم و یقینا چقدر دلش میگیره از این انتظار بی پایان .

اگه تو تمومه زندگی اون همیشه ناجی ما بوده, اگه همیشه دستمونو گرفته و روشو ازمون برنگردونده,  اگه همیشه درک کرده مارو,  پس ما قراره واسش چیکار کنیم؟

هیچوقت به این فکر کردیم که اون هم احتیاج داره که درک بشه همونطور که اون به ما کمک میکنه ماهم باید بهش کمک کنیم? اما افسوس که خیلیامون هنوز خوابیم اونایی هم که بیدار شدن خیلی وقتا نمی بینن و چشاشونو می بندن .

... کاش همه ی ما به هم کمک کنیم و اون دستی که بالاتر از همه دست هاس به همه ی ما کمک کنه,  واسه بهتر شدن,  واسه درست بودن,  واسه تمامه چیزای قشنگی که تو این دنیا هست,  واسه شریک شادی و غم هم بودن, واسه خاطر همه برای یکی,  یکی برای همه. واسه داشتن این درک که همه ی ما یک پیکریم و وجود همه ی ما به هم  گره خورده و بخاطر داشتن یک زندگی پاک و صمیمانه .


کیمیاگر

"کیمیاگر" عنوان کتابی از "پائولو کوئیلو" نویسنده ی برزیلی که مطمئنا خیلی از ما با آثارش آشنا هستیم و البته باید بگم که این کتاب معروف ترین اثر این نویسندس.در آمریکای لاتین فقط آثار مارکز هست که خوانندگان بیشتری نسبت به آثار پائولو کوئیلو داره .

اصولا کتاباش جنبه ی خود شناسی دارن و حالت داستان گونه که فوق العاده تاثیر گذاره و خیلی زیباتر اینکه مسائلی در اون مطرح شدن که همه ی ما در زندگی درگیرش هستیم و در این کتاب روش مواجه شدن باهاشون رو خیلی زیبا به تصویر کشیده.

این کتاب داستان زندگی چوپانیه که به دنبال تحقق آرزوهای بزرگش حرکت میکنه و تو این مسیر خداوند به گونه های مختلف راهو به اون نشون میده .

* تنها ترس ما این است که آنچه را داریم از دست بدهیم, خواه زندگیمان, خواه مزارعمان و خواه عشقمان اما این ترس زمانی ازبین می رود که بفهمیم و با همه ی وجود درک کنیم که داستان زندگی ما و داستان جهان هردو را یک دست واحد رقم زده است *

سعی کن همیشه یادت بمونه ...

هیچ گاه از محبتت برای کسانی که دوستشان داری زنجیر نساز, اول حق زندگی برایشان قائل باش .

اجازه نده با هیچ کدام از دوست داشتنها و احساس مالکیتی که در وجودت احساس میکنی کمر به نابودی روح و روان دیگری ببندی.

یادت باشد همه ی قرار دادها را روی کاغذ بی جان نمی نویسند بلکه بعضی از عهدها را روی قلب می نویسند,

حواست به این عهدهای غیرکاغذی بیشتر باشد , شکستنشان یک آدم را می شکند .

* ولنتاین مبارک *


من برگشتم

دوباره برگشتم ...

با یه حال ....... شاید خوب

اتفاقای خوب تو این چند روز زیاد بود

چیدن خونه ی سیمین و سجاد  و هدیه شدن تمام زیبایی ها به اون خونه

آروم بودن اوضاع

خوشحال بودنشون

انگار همه چیز کامله تا ۱۱ اسفند برسه و خوشحالیشون کامل بشه و خوشحالیه همه ی ما.

والبته خوشحالیه بی حد ومرز من که البته همش بخاطر نزدیک شدن به عروسی نیست

خیلی خوشحالم چون این روزا می بینم که خدا بازم دوسم داره

بنده هاش دوسم دارن

و خودش همیشه یه راهی واسه خوشحال کردنم پیدا میکنه.

و من اونقدر کوچیک هستم که هیچوقت نتونستم اونطور که باید شکرش رو به جا بیارم .. و فقط میتونم بگم که ممنونشم .......تا همیشه ها

و چقد الان حال من خوبه

و ممنون که از حال  تمام کسایی که دوسشون دارم با خبرم.


* مهربان باش و عاشق ... تاهمیشه *





سلااااااااااام

من اومدم بعد از تقریبا یک ماه نسبتا سخت

امتحانام امروز تموم شد الانم تو دانشگام هنوز

دلم تنگ شده بود واسه اینجا

الان کلی خوشحالم که آخرین امتحانو دادیم ومیریم تا ۲۴ بهمن

احتمالا ۳ یا ۴ روز دیگه بریم تهران

الان باید برم

اما خیلی زود برمیگردم ودوباره می نویسم

منتظرم باشین

فعلا