مهربون

مهربان باش و عاشق ... این گونه دنیا جای بهتری می شود .

مهربون

مهربان باش و عاشق ... این گونه دنیا جای بهتری می شود .

...

یه شعر خیلی زیبا ازمارگارت میچل با ترجمه یغما گلرویی خوندم , گفتم بذارمش اینجا شماهم حتما خوشتون میاد ...

واقعا زیباست ....

 

 

چون دوستت میدارم

مجبور نیستی آنگونه که روز آشنایی مان بودی

باقی بمانی...


چون دوستت میدارم

مجبور نیستی خود را محدود کنی

به تصویری که از تو زنده مانده در من ...


چون دوستت میدارم

می توانی در خودت ببالی

چیزهای جدیدی کشف کنی در وجودت

می توانی دگرگون شده, بشکفی ,تازه شوی


چون دوستت میدارم

می توانی آنچه هستی باقی بمانی

و آنچه نیستی شوی

....

یه احساس ملس ...

روزای قشنگ پاییزی تند و تند میگذرن و من محو این همه زیبایی میشم ...چقد این روزا قشنگن... مهم نیست که من توی وجود خودم درگیریا و دل مشغولیای خاص خودمو دارم مهم اینه که ذات این روزا قشنگه و هیچ چیز نباید احساس این زیباییو از من بگیره...

 احساساتمو کنترل میکنم گاهی وقتا خیلی سخته فریاد نزدن و تو وجودت خفه کردن اما خوب خیلیم بد نیست ...

یاد گرفتم هرچقدر که احساساتم باعظمت و صادقانس نباید ایجاد توقع کنه ... این توقع دوست داشتنو از بین میبره و وجود آدمو خالی میکنه

راستش این روزا حالم خوبه ... به یه نتیجه ی بزرگ رسیدم و تصمیممو گرفتم ...آخه تصمیم گرفتن بعد از یه مدت طولانی اونم یه تصمیم منطقی گرفتن به نظرم خیلی خیلی خوبه

وجودم شده پر از احساسات و منطقی که همدیگه رو نقض میکنن اما اینبار تصمیم گرفتم منطقو انتخاب کنم آخه یه درس بزرگ گرفتم و فهمیدم که منطق احساس آدمو حفظ میکنه ...اما اگه فقط و فقط فرمانروایی احساسو بپذیری خیلی زود می بینی که از اون همه احساس قشنگ چیزی نمونده و فقط یه خاطره ی بد با یه عالمه قضاوت اشتباه تو ذهنت تلنبار شده ...یادمون بمونه که اجازه نداریم متنفر باشیم

...

من پر از حس دوس داشتنم... پر ازعشق...پر از آرزوهای رنگارنگ و آسمونی ...اینارو همیشه با خودم دارم و هیچکدومشون رو فراموش نمیکنم ...هیچوقت فراموش نمیکنم...فقط گاهی باید گذشت ...برای بهتر شدن باید گذشت و ایمان دارم که لبخند بازم مهمون روزامون میشه...و خدای مهربونیای بی نهایت تا همیشه نگهدارمون خواهد بود ...