سخن از ماندن نیست
من و تو رهگذریم،
راه طولانی و پر پیچ و خم است،
همه باید برویم تا افقهای وسیع،تا آنجا که محبت پیداست و شاید اینجا سر آغاز بودن است
و من و تو و هیاهوئی در شهری سبز و آبی و خاکستری
ما می گریزیم
شاید از بودن
شاید از ماندن
شاید از رفتن
جز هراس ما را چه باید
من و تو رهگذریم
به فردا بیندیش به طلوعی دیگر و به آغازی دوباره و ما گشاینده ی راهیم
ولی بدان و باور کن
اینجا بی شک آغاز بودن ماست.
آره ما واقعا در این زندگی رهگذریم اما امیدوارم تو این مسیر لحظات زیبایی رو برای دیگران بیافرینیم این طوری هم در راهیم وهم ایستاده ایم