کیستی که من اینگونه به اعتماد نام خود را به تو می گویم
کلید خانه ام را
در دستت می گذارم
نان شادیهایم را
با تو تقسیم می کنم
و در کنارت می نشینم
و بر زانو ی تو این چنین آرام
به خواب می روم
کیستی که من
اینگونه به جد
در دیار رویاهای خویش
با تو درنگ می کنم؟
*احمد شاملو*