پنجره را باز میکنم ....
مگر میشود؟؟
تو به من بگو... مگر میشود این هوا و این روزها تو را به خاطرم نیاورد ...؟!
توبه من بگو کجای این زندگی جاماندی یا جاماندم که روزهایم بوی تنهایی محض گرفته ....
... به من بگو زیر کدام آسمان نگاهت را از من گرفتی ک دیگر هیچ کجا ,هیچ کجای این دنیا گرمای دستانت را ...
از روزهای عاشقانه مان تو برایم بگو ... تنها تو برایم بگو....از روزهای خاطره بازی های دور .... از نگاه ها... نگاه های همیشگی ات .... تنها تو برایم بگو ...
...
میروم تا شاید در انتهای تمامی جاده های دنیا بیابمت ... شاید در انتهای آرزوهای زیبای همیشگی ام ,شاید همان جایی که هر روز و هر لحظه برایت خالی گذاشته ام ....
...
شاید این بار بیابمت ....
زیبا بود
قالب جدیدت مبارک البته جدید برای مایی که کمتر سر میزنیم
موفق و شادتر باشی
محمدومینو
نه کسی منتظر است نه کسی چشم به راه
نه خبال گذر از کوچه ما دارد ماه
بین عاشق شدن و مرگ مگر فرقی هست!؟
وقتی از عشق نصیبی نبری غیر از آه...
بین عاشق شدن ومرگ مگر فرقی هست ؟
وقتی از عشق نصیبی نبری غیر از آه...
...
فوق العاده بود ,مرسی ازت